(قسمت 49)
پس شما كارتان را كامل كرديد
به عنوان بانوي اول آشپزخانه؟
بله ،با عنايت بسيار شما
بله ، اين خوبه
...به هر حال
...به هر حال
...اين قبل از برتخت
وقتي من در خانه ام
يك دختر كوچك با
چه شما انجام مي دهيد
من آرزو دارم يك بانوي
لطفا من را قبول كنيد
!چه گستاخي از تو
ادبت را پيش
شما مي دانيد او نادان است
من متاسفم
بسيار خوب
او باد واقعا بخواهد
آيا شما اين نوشيدني ها
بله ، آقا
و اينها از طرف
بله، آقا
آيا او چيز ديگري نگفت؟
...او فقط گفت اين براي
تولد شماست و هر كدام
يك پيام تبريك
در اين راه؟
نه ،آقا
پس در چه جوري؟
اول كيوم يونگ
بعد كي دانگ
شما نبوديد؟
بله، درسته
!پس او واقعا شما بوديد
بله
پس شما كسي هستيد كه اسم همه
شما كسي هستيد كه گفت
من از آن قدر داني مي كنم ولي من
بله... شما خواسته من را وقتي
و من اين چنين
...پس اين است
من درباره اش فكر
من به خاطر آن برتخت نشستم
و من از آن دختر
من متعجب شده بودم
آن واقعا تقدير جالبي است
اين واقعا تقدير شادي است
آن دختر كوچك اين چنين بزرگ شد
و ترغيب مادر من
و شما كنار من بوده ايد
اين همه اش به خاطر
...به هرحال
پس حالا من چه براي
مردد نباش براي خواستن
پس... سرورم
من يك خواسته ديگر دارم
حتما. چيه؟
لطفا من را به مركز
مركز بهداشت عمومي ؟
با لطف شما من از احترامي
به عنوان خدمتكار شما ، من
از مردمي كه بهبود يافتند با
بدين وسيله مهارت پزشكي
من توانستم آنرا كامل كنم
8
00:00:47,694 --> 00:00:49,992
بگوييد ،سرورم
نشستم من بود
... بودم
نوشيدني ها پسش من آمد
در جلوي شاهزاده؟
آشپزخانه سلطنتي باشم
!شاهزاده نشان بده
من متاسفم درباره رفتار بد او
بانوي دربار شود
را آورده ايد؟
آقاي پارك هستند؟
...از نوشيدني ها دارد
پس شما بايد آن را
درجايش بخوريد
بعد چان جون
و در آخر سال جي
نوشيدني ها را به ياد مي آورد؟
... به او بگوييد
سختي عميقي را در آن مي بينم
من يك دختر كوچك بودم قبول كرديد
يك بانوي دربار شدم
مي كردم از آن زمان
كوچك در تعجب بودم
...براي نجات من و درمان ملكه
بخشش زياد شماست
شما بايد انجام بدهم؟
آنچه شما مي خواهيد
بهداشت عمومي بفرستيد
چرا آنجا؟
كه لايق آن نيستم لذت مي برم
دوست دارم ميل شما را براي
ديدن دستگيري از بينوايان بفهمم
مراقبت از سلامت مردم فقير